روابط عمومی بانک ملی ایران با صدور اطلاعیه ای از اختلالات پیش آمده در سیستم انفورماتیکی از هموطنان عزیز عذرخواهی کرد.
بر اساس این اطلاعیه بانک ملی ایران از بالاترین حجم تراکنش های مالی و حساب های الکترونیکی برخوردار است و با توجه به افزایش قابل توجه تعداد تراکنش ها در ماه های اخیر و به منظور جلوگیری از کندی سیستم و کسب آمادگی لازم برای انجام بهتر و سریع تر درخواست های انفورماتیکی و الکترونیکی هموطنان، اقدام به تجهیز و توسعه زیرساخت ها و امکانات سخت افزاری و نرم افزاری خود کرده است.
روابط عمومی بانک ملی ایران، این تغییر و تحول را در راستای رفاه حال مشتریان، افزایش اطمینان و بالا بردن سرعت سرویس دهی ذکر کرده و این ارتقای سیستم را اجتناب ناپذیر خوانده است.
این اطلاعیه با اعلام احتمال اینکه این اختلالات تا یکی دو روز آینده نیز ادامه داشته باشد از هموطنان عزیز خواست تا با حوصله و متانت، همکاری لازم را با کارکنان این بانک به عمل آورند تا عملیات نقل و انتقال انفورماتیکی با موفقیت به پایان برسد.
دلم برای دیدنت به انتظار مانده است
به وعدههای گرم تو امیدوار مانده است
طنین صحبتی زمن که بردلت نشسته است
زروزگار سادگی به یادگار مانده است
بلور اشک من ترا چو لالهای به بار داد
که یادتو ترانهی بنفشهزار مانده است
کنون به سوگواری دل شکسته می روم
که ناقهی مراد من به زیر بار مانده است
میان دلشکستگی و ناامیدی و جنون
نگاه بیقرار من به سوی یار مانده است
اناالحق از زبان هر کسی نروید این زمان
چو نعش آن بزرگوار به روی دار مانده است
امیر با تو ای گل همیشه چون بهار گفت
بیا به سرزمین دل که بی بهار مانده است
اشتباه در وبلاگ نویسی یعنی چه؟ چه کارهایی را نباید کرد تا وبلاگ بهتری داشته باشیم؟ وبلاگ نویسی مانند هزاران پدیده وارداتی دیگر تحت تاثیر سلیقه ایرانی قرار گرفته است. با مروری به وبلاگهای آن سوی آبها و وبلاگهای فارسی میتوانید تفاوتها و تاثیر سلیقه ایرانی را بر وبلاگها مشاهده کنید. بهطور مثال ایرانیها توجه ویژهای به قالب وبلاگ دارند و علاقمند به استفاده از قالبهایی با گرافیک پیچیدهتر هستند در حالیکه در وبلاگهای غربی عموما از قالبها و شمایل سادهتر برای وبلاگ خود استفاده میکنند. حال با نگاهی به وبلاگهای فارسی به چند نکته آزاردهنده که در بین آنها رایج است اشاره خواهم کرد.
1. فونت درشت
برخی فکر میکنند که استفاده از فونت با اندازه درشت برای نوشتن مطالب توجه خواننده را بیشتر جلب میکند. البته این تفکر درستی است اما نه وقتی که همه مطالب وبلاگ با فونتهایی با سایز درشت نوشته شده باشد. خواندن مطالب وبلاگ با فونت درشت مثل خواندن روزنامهای است که همه مطالب آنها با فونتی هم اندازه تیتر صفحه نخست نوشته شده باشد. استفاده از فونتهای با اندازه درشت معمولا نشان از تازه کار بودن نویسنده وبلاگ در دنیای وب و اینترنت است.
2. موزیک در وبلاگ
این دیگر تازه کار و حرفهای ندارد و به هرحال برخی از وبلاگنویسان بر این اعتقاد هستند که خوانندگان وبلاگ ایشان در هنگام خواندن مطالب برای رسیدن به آرامش و آشنایی با سلیقه وبلاگنویس باید آهنگ مورد علاقه او را گوش دهند! بنابراین یک آهنگ شش و هشت را انتخاب میکنند و با کمک دوستان حرفهایتر کاری میکنند که خواننده وبلاگ به محض باز کردن وبلاگ محکوم به شنیدن موسیقی مورد علاقه نویسنده شوند. گاهی هم موسیقی وبلاگ از نوع سنتی یا حماسی، ... انتخاب می شود. اما باور کنید شنیدن ناخواسته موسیقی از هر نوعش همیشه هم جالب نیست، بخصوص وقتی خواننده در ساعت دو بامداد و وقتی همه خوابند در اتاق تاریک نشسته و ناگهان اسپیکر کامپیوتر همه خانواده را به سماع درمیآورد! یا اینکه چند وبلاگ باهم باز شده و هر کدام ساز خود را میزنند یا اینکه خواننده وبلاگ در حال گوش دادن به موسیقی یا رادیوی مورد علاقه خود است، در این حالات موسیقی وبلاگ تنها یک مزاحم آزاردهنده خواهد بود. به خاطر داشته باشید خوانندگان وبلاگ برای خواندن مطالب شما به وبلاگتان میآیند نه شنیدن موسیقی! اگر مایل به نمایش سلیقه خود را در انتخاب موسیقی برای خوانندگان وبلاگتان هستید میتوانید کنترل مدیا پلیر یا لینک مستقیم فایل موسیقی را در وبلاگ قرار دهید تا کاربر به انتخاب خودش به موسیقی گوش فرا دهد.
3. جاوا اسکریپت
شما شاهکارید! جدی میگویم! وقتی وارد وبلاگتان میشوم پنجرهای باز شده با نمایش پیامی به من خوش آمد میگوید و بعد پنجره وقت بخیر باز میشوند گاهی هم اسم پرسیده میشود تازه وقتی هم میخواهم پنجره مرورگر اینترنت را ببندم پنجرهای باز میشود و پیغام میدهد که "کجا ؟ بودی حالا!"، "خداحافظ عزیز" یا "زود رفتی رفیق وای میستادی چایی دوم" ! تازه وقتی وارد وبلاگتان میشوم از زمین و زمان گل میریزد و کلی ستاره هم در مرورگر اینترنت به دنبال نشانگر ماوس هستند در ضمن هزار تا نوشته متحرک هم در بالا و پایین و چپ و راست در حال موج زدن هستند! نگفتم شما شاهکارید! معلومه کارتان خیلی درسته و کلی کامپیوتر بلد هستید! اما راستش من فقط!... فقط آمده بودم آخرین مطالب وبلاگت را بخوانم که آنهم با این همه گلریزان در وبلاگت نشد.
4. نظردهی بی معنا
من عاشق اینکار هستم! اینقدر که به خاطر همین کار مدتی در آسایشگاه به سر بردم! فقط کافیست یک پست در وبلاگم ثبت کنم آنوقت در بخش نظرات هزار تا وبلاگ که حتی مطالب آنها را دنبال نمیکنم یک نظر میگذارم که "وبلاگ خوبی داری به ما هم سر بزن!" البته چون جدیدا این متن خیلی ضایع شده است با کمی تغییر از عباراتی مثل "با نظرت موافقم به من هم سر بزن" یا "وای! چه مطالب جالبی نوشتی، منم به روز کردم به وبلاگم بیا!" استفاده میکنم. اصولا به قول ماکیاولی هدف هرگونه ضایع بازی را توجیه میکند. از قرار صدها نفر مانند آنچه که اشاره شد معتقدند با درج نظرات بی تاثیر و تبلیغاتی و آزار نویسندگان یا خوانندگان دیگر وبلاگها میتوانند برای خود بازدیدکننده کسب کنند.
5. توجه بیش از حد به جنس مخالف
بایستی اعتراف کنم که با خواندن بسیاری از وبلاگها به نظر می رسد که هدف و انگیزه نوشتن وبلاگ توسط نویسنده و مخاطب اصلی آنها تنها یک نفر از جنس مخالف هست یا برخی هم کمی وسعت نظر دارند و دنیا را بزرگتر می بینند و کلا جنس مخالف را هدف قرار می دهند و حالا با توجه به جنسیت نویسنده در حال نمایش روشنفکر بودن، با سواد بودن، دلربا بودن یا متفاوت بودن خود هستند. دوست نازنین! اگر دنبال دوست یا همسر از این طریق هستی از نظر من هیچ مشکلی ندارد ولی خواهشا آدرس چنین وبلاگی را هر هفته برای همه دوستانت نفرست و آنرا به عنوان وبلاگ اصلی خودت معرفی نکن.
6. فحاشی
بعضیها فکر میکنن قرار است علیه هنجارهای جامعه شورش کرده و آنرا تغییر دهند و برای شروع هم از ادب و عفت کلام شروع کرده اند و هر چی فحش در چنته دارند، در مطالب وبلاگ خود جای میدهند. اگر میخواهید بگویید با چیزی مخالف هستند یا از آن متنفر هستند و آنرا به خواننده هم تفهیم کنید لازم نیست از فحشهای رکیک آنهم از آن نوعش استفاده کنید در صورت استفاده از کلمات مناسبتر نیز خوانندگان مخالفت یا تنفر شما را درک خواهند کرد. به خاطر داشته باشید که وبلاگ شما تنها توسط دوستانتان خوانده نمیشود و ممکن است یک نوجوان یا حتی فردی از سر کنجکاوی و در گردش در لینک دیگر وبلاگها یا تصادفی به وبلاگ شما سر بزند و باور کنید در این شرایط مطالب وبلاگ شما میتواند آزار دهنده باشد و حتی ارزش نظرات شما را نیز کم رنگ کند. وبلاگ یک گفتگوی خیابانی با چند دوست نزدیک نیست و استفاده از فحشهای رکیک نه تنها هنجاری را تغییر نمی دهند بلکه تنها چیزی را که عوض میکند نوع برداشت خوانندگان وبلاگ از شخصیت شما خواهد بود.
7. استفاده از تصاویر حجیم
معتقد هستند که هر ایرانی از یک خط اینترنت ADSL با 256 KB پهنای باند برخوردارند. مسلم است که این واقعیت ندارد اما برخی آنقدر از تصاویر با حجمهای بالا در وبلاگ خود استفاده میکنند که تنها میتوان نتیجه گرفت که آنها فکر میکنند خوانندگان آنها به اینترنت پرسرعت دسترسی دارند. استفاده از تصاویر در مطالب وبلاگ به جذابیت آنها کمک میکند اما لازم است در انتخاب تصاویر (سایز و حجم فایل) دقت کنید. تصاویر زیاد و سنگین باز شدن کامل وبلاگ را به شدت کند میکند در ضمن گاهی هم صفحه کامل نمایش داده نمی شود. استفاده از تصاویر کوچک و کم حجم آنهم در مطالبی که واقعا استفاده از تصاویر آنها را گویاتر میکند نشانی از حرفهای بودن شماست.
8. کپی از نرمافزار ورد مایکروسافت
شاید دیده باشید که وبلاگهایی هستند که فقط شامل متن هستند اما با اینحال بارگذاری و نمایش صفحات آنها کند است. یکی از دلایل اینکار که البته در بین وبلاگنویسان ایرانی نیز رایج است استفاده از نرم افزار Word شرکت مایکروسافت برای نوشتن مطالب و سپس کپی آنها در فرم ورود اطلاعات پنل مدیریت وبلاگ است. مزیت استفاده از این روش حفظ متن نوشته شده در کامپیوتر شخصی، عدم نیاز به آنلاین بودن هنگام تایپ مطالب و دقت بیشتر در ویرایش مطلب است . اما وقتی مطلبی مستقیم از نرم افزار ورد به فرمهای پنل مدیریت وبلاگ وارد میشود کدهای HTML زیادی همراه مطلب منتقل می شوند که بدلیل تبدیل فرمت Word به HTML است. گاهی حجم این کدها از خود مطلب هم بیشتر است. یک روش برای حل مشکل این است که مطالب خود را قبل از انتقال به وبلاگ به نرم افزار notepad ببرید و سپس مجدد از آنجا کپی و به پنل وبلاگ منتقل کنید در پنل برخی سرویسهای وبلاگ مانند بلاگفا دکمه (ایکون) خاصی هم در نوار ابزار برای حل این مشکل قرار دارد و کافیست پس از انتقال از ورد به پنل، مطالب را انتخاب (select) کرده و یکبار این دکمه را بزنید تا محتوای منتقل شده از کدهای بیمورد و زیادی پاکسازی شود.
9. کپیبرداری بیش از حد از وبلاگ دیگران
اگر وبلاگ شما قرار است به عنوان معرف مطالب دیگر وبلاگها باشد مشکلی نیست اما اگر واقعا مایل هستید به عنوان یک وبلاگ نویس و نویسنده به وبلاگ نویسی بپردازید خوب خواهد بود که در استفاده از مطالب دیگر وبلاگها زیادهروی نکنید. خوانندگان واقعی وبلاگ شما به دنبال نظرات و مطالب شما هستند و نه مطالب وبلاگهایی که شما میخوانید. اگر از مطالب دیگر وبلاگها را مناسب برای خوانندگان وبلاگ خود میدانید میتوانید به مطالب آنها لینک دهید.
10. بزرگترین اشتباه، ندید گرفتن پند دیگران
باور کنید این اشتباه خیلی خیلی رایج است. هر چه بگوییم خوب نیست از فونت درشت استفاده کنید، از موسیقی کمتر استفاده کنید، بی خیال افکتهای جاوا اسکریپت در وبلاگتان شوید یا از نظرات بی معنی و تبلیغاتی بپرهیزید ولی برخی گویی گوششان بدهکار نیست هر چه بگوییم آنها کار خودشان را میکنند و جالب آنکه با داشتن یک قالب سنگین صد کیلو بایتی و هزار جور افکت جاوا اسکریپتی و موسیقی آنچنانی در وبلاگ احساس حرفهای بودن هم میکنند.
منبع: میهن وب
همه می توانند با رنجهای یک دوست همدردی کنند اما همدلی با موفقیتهای او احتیاج به یک سرشت پاک دارد
بهترین راه برای آزمودن یک رابطه دوستی سنجش میزان وفاداری هنگام شکست یک دوست نیست بلکه محک شدت شادی از دیدن موفقیت اوست چون آدمهای معمولی نمی خواهند دیگران از حد معمول بالاتر روند
برنده با تو جان.سی.مکسول
دوست حقیقی آن است که زمان نیاز به یاد تو باشد، زمانی که تو غمگین و دل شکسته هستی تو را تنها نگذارد و پای درد دلت بنشیند.
دوست واقعی آن است که اگر تو را در حال لغزشی می بیند، تو را از آن کار باز دارد، نه اینکه روی کارهای نادرست تو و راه کجی که می روی سرپوش بگذارد.
دوست واقعی آن است که تا پای مرگ راز تو را در سینه نگه دارد و هرگز آن راز را در نبود تو به زبان نیاورد.
دوست واقعی آن است که هرگز و تحت هیچ شرایطی به تو دروغ نگوید، کسی که به تو دروغ می گوید مکار و حیله گر است.
دوست حقیقی آن است که تو را با افرادی که قهر هستی، آشتی بدهد و هرگز دوست نداشته باشد که تو فقط مال او باشی.
دوست واقعی هرگز به تو دشنام نمی دهد و دل تو را با سخنانش نمی شکند. او همواره با زبانی خوش با تو سخن می گوید.
یک دوست حقیقی هرگز طاقت شکست و ناراحتی تو را ندارد و برای رسیدن به موفقیت به تو کمک خواهد کرد.
دوست خوب از دوست شدن تو با دوستان دیگرش نمی هراسد و به دوستان دیگرت حسادت نمی ورزد.
یک دوست واقعی هرگز تاریخ تولد تو را از یاد نخواهد برد و از آن سر دنیا هم به یادت خواهد بود.
یک دوست حقیقی همراهی مهربان و دلسوز برای تو است و با راهنمایی های غلط تو را گمراه نمی کند.
یک دوست واقعی حدود دوستی را می داند و به دوستی اش پایبند است.
یک دوستی حقیقی واقع بین است، برای تو و عقیده هایت ارزش قایل است و هرگز با تو قهر نمی کند.
یک دوست حقیقی به هیچ قیمت اجازه نمی دهد که دوستی تان به هم بخورد و تا سر حد جان برای دوام این رابطه تلاش می کند.
یک دوست حقیقی شما را به ایمان، خداپرستی و کارهای نیکو دعوت می کند تا در کنار خود جایگاه نیکویی در بهشت برایت فراهم سازد.
منبع: کانون خانواده 229
روابط عمومی بانک مرکزی در توضیحاتی مفصل به اظهارات و نامههای محمد جهرمی ـ مدیرعامل سابق بانک صادرات ـ پاسخ داده و با تاکید بر اینکه مسئولیت سوءاستفاده مالی اخیر متوجه وی و بانک صادرات است، عنوان کرده "بانک صادرات ایران به عنوان اولین خطاکار و ناقض مقررات بوده و مسئولیت این تقصیر نابخشودنی که منجر به بروز فساد مالی اخیر شده است، متوجه مدیریت وقت بانک مذکور و شخص مدیرعامل به عنوان مدیر اجرایی هیأت مدیره است."
به گزارش ایسنا در این پاسخ همچنین با اشاره به ایرادهایی که جهرمی از سیستم بانک مرکزی وارد کرده عنوان شده است: "ایراد مطروحه غیرکارشناسی و مبین عدم تخصص نویسنده نامه در حوزه پولی و بانکی بوده و نشان از آسیبشناسی ناصحیح ایشان از سوء استفاده اخیر در شبکه بانکی کشور دارد. ضمن اینکه این نحوه نامهنگاری به نوعی فرار رو به جلو تلقی میشود تا سوء مدیریت بیّن را از خود دور کند."
روابط عمومی بانک مرکزی در جای دیگری از این پاسخ با بیان اینکه "بانک صادرات ایران که مسبب و آغازگر سوء استفاده اخیر در شبکه بانکی کشور بوده است، خود در ردیف اول اتهام قرار دارد" نوشته است: "طرح ادعای کلی مبنی بر مکاتبه با بانک مرکزی و عدم ارائه پاسخ از طرف این بانک، به معنای جریانسازی مدیرعامل محترم سابق بانک صادرات ایران علیه بانک مرکزی است."
به گزارش ایسنا متن کامل توضیحات روابط عمومی بانک مرکزی که در پاسخ به نامه مدیرعامل سابق بانک صادرات ایران خطاب به رییسکل بانک مرکزی درباره سوء استفاده اخیر در شبکه بانکی کشور به شرح است:
« 1. در رابطه با آسیبپذیر بودن نظام بانکی کشور به اطلاع میرساند؛ درجه آسیبپذیری هر سیستم به میزان کارائی و اثربخشی ابزارهای کنترل داخلی آن سیستم بستگی دارد. سیستم کنترل داخلی شامل کلیه اقداماتی است که برای حصول اطمینان نسبی از اجرای صحیح امور و مطابقت آن با مقررات و سیاستهای مؤسسه تجاری صورت میگیرد. به عبارت دیگر، سیستم کنترل داخلی شامل سیاستها و روشهایی است که به منظور محافظت از داراییها در برابر اتلاف، سوءاستفاده و تقلب و نیز افزایش دقت و قابلیت اتکای مدارک حسابداری و قابلیت اعتماد گزارشهای مالی، حصول اطمینان از رعایت خط مشیها، دستورالعملها و تصمیمات مدیریت در عمل، ارزیابی عملکرد کلیه قسمتهای واحد تجاری و افزایش کارایی عملیات، طراحی و پیادهسازی میشود. حدود و وسعت اعمال کنترلهای داخلی به اندازه، نوع فعالیت و سایر عوامل مؤثر در امور هر واحد تجاری بستگی دارد. طراحی و پیادهسازی سیستم کنترل داخلی متناسب با حجم فعالیت، امکانات و شرایط هر بانک از وظایف اصلی و اولیه مدیریت عامل همان بانک است. تاکنون هیچیک از بانکهای مرکزی کشورهای مختلف دنیا سیستم کنترل داخلی واحدی را برای تمامی بانکهای فعال در آن کشور تهیه و ابلاغ نکردهاند.
وظیفه بانکهای مرکزی، ارائه رهنمود لازم در ارتباط با چارچوب کلی کنترل داخلی بوده و این مورد نیز از سوی این بانک طی بخشنامه شماره مب/1172 مورخ 1386/3/31 به کلیه بانکها ابلاغ شده است. بنابراین ریشه آسیبپذیری برخی بانکهای کشور را میتوان در نظام کنترل داخلی حاکم بر آن بانکها جستجو کرد که این مهم نیز از وظایف اولیه و اصلی بالاترین مقام اجرایی آن بانکهاست. لذا مدیر سابق بانک صادرات باید بهجای ریشهیابی غیرکارشناسانه که ناشی از عدم اطلاع کامل از وظایف قانونی بانک مرکزی است، به این سؤال مهم پاسخ دهند که در طول مدت تصدی ایشان در سمت مدیرعاملی بانک صادرات ایران به عنوان مقام مسئولی که اختیار و توان لازم را در خصوص طراحی و پیادهسازی کنترل داخلی کارا داشتهاند، چه اقدام یا اقداماتی را برای تقویت کنترل داخلی بانک صادرات انجام دادهاند؟ متأسفانه نه تنها شواهد موجود و فساد مالی اخیر بیانگر عدم اقدام مؤثر در این زمینه است، بلکه سیستم کنترل داخلی موجود نیز در طول این دوره به سمت وسوی اضمحلال حرکت کرده است.
2. درخصوص فقدان راهکارهای مناسب و اثربخش در کنترل تسهیلات اعطایی، باید توجه داشت که مدیرعامل و هیأت مدیره هر بانک در اعطای تسهیلات به اشخاص مختلف صاحب اختیار بوده و در قبال آن مسئولیت کلیه تصمیمات مأخوذه را بر عهده دارد. یکی از موضوعات بسیار مهم در کنترل تسهیلات اعطایی، موضوع اعتبارسنجی مشتریان است. در این مقوله نیز بانک مرکزی صرفاً سیاستهای کلی را به بانکها ابلاغ و از دخالت در امور داخلی آنها خودداری میکند. زیرا در غیر اینصورت این بانک متهم به دخالت در اختیارات و وظایف داخلی بانکهای عامل میشود. بنابراین از آنجایی که بانکها بهصورت مستقیم با مشتریان خود سروکار دارند، موظفند مشتریان خود را اعتبارسنجی کرده و به هر یک از آنان متناسب با توان، حد اعتباری و کیفیت وثایق وی تسهیلات اعطاء نمایند. لذا احاله مسوولیت کمکاری و قصور به دیگران امری بسیار مذموم و غیراخلاقی است!
3. در ارتباط با فقدان سامانه کارآمد در بانک مرکزی، در شناسایی و نظارت بر تسهیلات کلان، جهت تنویر افکار عمومی و مزید اطلاع مسوولان ذیربط و نویسنده نامه، بخشی از مقررات موجود در این زمینه که بیانگر وجود چنین سامانههایی در بانک مرکزی است به شرح زیر ارائه میگردد:
به استناد مفاد بخشنامههای ابلاغی متعدد به شبکه بانکی کشور، ازجمله بخشنامه شماره طب/291 مورخ 1386/4/3 و بخشنامه شماره 90/64803 مورخ 1390/3/23، بانکها موظفند؛ کلیه اطلاعات مربوط به تسهیلات و تعهدات خود را به سامانه بانک مرکزی ارسال نمایند.
طبق مفاد بخشنامههای شماره طب/291 مورخ 1386/4/3، طب/417 مورخ 1387/5/12 و شماره 89/84398 مورخ 1389/4/22، بانکها موظفند هنگام اعطای تسهیلات و یا گشایش اعتبار اسنادی، وضعیت اعتباری مشتری را از سامانه بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران استعلام نمایند.
بنابراین در رابطه با موضوع مورد بحث هم ضابطه لازم و هم سامانه فعال در خصوص اعلام و یا استعلام تسهیلات و تعهدات در بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران وجود دارد. لیکن آنچه بسیار واجد اهمیت است، نادیده گرفتن این مقررات توسط بانکهای ذیربط از جمله بانک صادرات ایران است. متأسفانه در سوء استفاده اخیر،مدیریت وقت بانک صادرات، در طراحی سیستم کنترل داخلی مناسب و انتصاب افراد نالایق در سطوح میانی و عملیاتی مدیریت آن بانک، نه تنها در مرحله گشایش اعتبار اسنادی از سامانه اطلاعاتی بانک مرکزی استعلام نکرده، بلکه اطلاعات مربوط به اعتبارات اسنادی گشایشیافته را نیز به این سامانه ارسال ننموده است! لذا بانک صادرات ایران به عنوان اولین خطاکار و ناقض مقررات مذکور بوده و مسئولیت این تقصیر نابخشودنی که منجر به بروز فساد مالی اخیر شده است، متوجه مدیریت وقت بانک مذکور و شخص مدیرعامل به عنوان مدیراجرایی هیأت مدیره است.
4. درخصوص طراحی و تعبیه موارد امنیتی بر روی LC چند نکته مهم وجود دارد: اول؛ آیا اصولاً طراحی چنین موارد امنیتی که مدنظر جناب آقای دکتر جهرمی است در خصوص اعتبار اسنادی خارجی که اطمینان طرفین اعتبار کمتر است وجود دارد یا خیر؟ دوم؛ در صورت ضرورت وجود چنین موارد امنیتی، مسئولیت آن به عهده صادرکننده اسناد مذکور یعنی همان بانکهای عامل است. سوم؛ مدیریت عالی بانک صادرات ایران با علم به عدم وجود چنین موارد امنیتی چگونه اجازه گشایش این حجم از اعتبار اسنادی داخلی در حوزه مدیریت تحت امر خود را دادند و چرا در این زمینه در زمان تصدی خود به عنوان مدیرعامل بانک صادرات ایران و یا عضو شورای پول و اعتبار، اقدامات مؤثری در جهت رفع این مشکل انجام ندادهاند؟ چهارم؛ طراحی و چاپ اوراق با ضریب امنیتی بالا در مؤسسهای که سیستم کنترل داخلی آن ضعیف است و بعضاً از کارکنان لایق و دارای صلاحیت حرفهای و تخصصی در برخی لایههای آن استفاده نمیشود، عملاً کارایی لازم را نداشته و کارمندان ذیربط سوءاستفاده کننده میتوانند از اسناد مزبور نیز جهت تأمین مقاصد شخصی خود سوءاستفاده نمایند.
با عنایت به کلیه موارد عنوان شده، ایراد مطروحه غیرکارشناسی و مبین عدم تخصص نویسنده نامه در حوزه پولی و بانکی بوده و نشان از آسیبشناسی ناصحیح ایشان از سوء استفاده اخیر در شبکه بانکی کشور دارد. ضمن اینکه این نحوه نامهنگاری به نوعی فرار رو به جلو تلقی میشود تا سوء مدیریت بیّن را از خود دور کند.
5. در بخشی از نامه به فقدان دستوالعمل جامع گشایش و تنزیل اعتبار اسنادی اشاره شده است. در اینخصوص، بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران در راستای وظیفه قانونی خود در تدوین مقررات ناظر بر گشایش اعتبار اسنادی داخلی، حسب تصویبنامه شماره 35985/ت مورخ 1377/6/3 هیأت محترم وزیران، مقررات مربوط را تهیه و طی بخشنامههای شماره نت/2100 مورخ 1380/5/28 و شماره 60/1298 مورخ 1385/9/14به شبکه بانکی کشور ابلاغ نموده است. رعایت الزامات مقرر در بخشنامههای فوقالذکر برای کلیه بانکهای کشور ضروری و تخطی از مفاد آنها تخلف محسوب میگردد. همچنین به استناد بند 3 ماده 34 قانون پولی و بانکی کشور، "آییننامه موقت تنزیل اسناد و اوراق تجاری (خرید دین)” در جلسه مورخ 1361/8/26 شورای پول و اعتبار تصویب و پس از تأیید شورای محترم نگهبان به شبکه بانکی کشور ابلاغ شده است.
ضمناً، بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران سایر بخشنامهها و دستورالعملهای لازم را نیز تهیه و به شبکه بانکی کشور ابلاغ نموده است. لیکن آنچه بسیار واجد اهمیت است، نادیده گرفتن مقررات ابلاغی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران توسط بانکهای ذیربط است. در فرآیند گشایش اعتبار اسنادی داخلی ـ ریالی علاوه بر ضوابط فوق، مواردی به شرح زیر باید رعایت گردد:
* کلیه بانکها موظفند؛ تمامی رویدادهای مالی،تسهیلات اعطایی و تعهدات ایجادی را در دفاتر مالی خود ثبت نمایند. عدم ثبت اطلاعات اعتبارات اسنادی در سیستم مالی، منجر به عدمانعکاس اثرات این اعتبارات اسنادی در نسبتهای احتیاطی بانک (نسبت کفایت سرمایه، تسهیلات و تعهدات کلان، طبقهبندی داراییها وذخیرهگیری مربوط به آن) میشود.
* طبق مفاد آییننامه تسهیلات و تعهدات کلان (موضوع بخشنامه شماره مب/1968 مورخ 1382/11/29)، با هدف پیشگیری از تمرکز منابع بانکها حول یک یا گروهی از اشخاص مرتبط با یکدیگر و به تعبیری، احتراز از قرار گرفتن بانکها در معرض ریسکی که عموماً از آن به عنوان ریسک تمرکز یاد میشود؛ حدودی در آییننامه مذکور مقرر گردیده است که از طریق آنها بانکها مکلف میگردند اولاً( تسهیلات یا تعهداتی را که فراتر از حد مشخصی است، به عنوان تسهیلات و تعهدات کلان شناسایی نموده و گزارش کنند) و ثانیاً فقط تا سقف مشخصی به اعطای این گونه تسهیلات و تعهدات بپردازند.
* علاوه بر حدود مقرر در آییننامه تسهیلات و تعهدات کلان، بانکها موظف شده اند تا طی سال 1389 مفاد تبصره (1) ماده (5) بسته سیاستی ـ نظارتی شبکه بانکی کشور در سال 1389 که اشعار میدارد: "خرید دین بر اساس اسناد تجاری واقعی، توسط مؤسسات اعتباری از واحدهای تولیدی تا سقف 35 درصد ارزش فروش سال قبل که در صورتهای مالی تأیید شده منعکس میباشد ... .” را نیز رعایت نمایند.
* رعایت مفاد بخشنامههای مذکور در بند 3 در رابطه با الزام بانکها به ارسال کلیه اطلاعات مربوط به تسهیلات و تعهدات به سامانه بانک مرکزی و نیز استعلام وضعیت اعتباری مشتری از این سامانه هنگام اعطای تسهیلات و یا گشایش اعتبار اسنادی برای کلیه بانکها الزامی است.
* به استناد مفاد بستههای سالیانه سیاستی نظارتی ابلاغی به شبکه بانکی کشور طی سالهای 1387 الی 1390، از جمله تبصره ذیل ماده 26 بسته سیاستی ـ نظارتی سیستم بانکی در سال 1387 و نیز تبصره 3 ماده 15 سیاستهای پولی، اعتباری و نظارتی نظام بانکی کشور در سال 1390، بانکها قبل از اعطای تسهیلات به مشتریان و یا ایجاد تعهدات برای آنان، مکلف به اعتبارسنجی مشتریان میباشند.
با عنایت به موارد عنوان شده و مستندات موجود، بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران کاملاً به وظیفه قانونی خود مبنی بر تدوین و ابلاغ مقررات ناظر بر فرآیند گشایش و تنزیل اعتبار اسنادی داخلی ـ ریالی عمل نموده است. مدیر عامل سابق بانک صادرات ایران باید به این سوال مهم پاسخ دهند که ان بانک تا چه حدی خود را ملزم به رعایت مقررات مشروحه فوق نموده است؟ چنانچه بانک صادرات ایران وفق مقررات ابلاغی از سوی بانک مرکزی عمل مینمود، آیا زمینه بروز چنین سوء استفاده بزرگی فراهم میگردید؟ مطمئناً بانک صادرات ایران همچنانکه مقامات عالی قضایی نیز اذعان داشتند به عنوان اولین خطاکار، با نقض ضوابط و مقررات جاری ، زمینهساز وقوع این سوء استفاده بزرگ در شبکه بانکی کشور بوده و مدیرعامل سابق آن نیز بجای فرافکنی و گرفتن انگشت اتهام بهسوی دیگران، باید در رابطه با عدم تبعیت بانک صادرات از دستورات بانک مرکزی پاسخگو باشد.
6. دربخشی از نامه به مقررات مناطق آزاد توسط بانکهای تنزیلکننده اشاره شده است. در این رابطه شایان ذکر است؛ مفاد بخشنامه شماره مب/1347 مورخ 1386/4/10 که تصویر آن در بخش «مقررات نظارت» پایگاه اطلاعرسانی بانک مرکزی موجود است، به موضوع مصرف منابع در مناطق آزاد اشاره نموده و به نظر میرسد مدیرعامل سابق بانک صادرات ایران تعبیر نادرستی از بخشنامه مذکور دارند. طبق مقررات موجود، بانکها مجاز نیستند منابع جمعآوری شده در مناطق آزاد را در خارج از مناطق (در سایر نقاط کشور) به مصرف برسانند. لذا ملاک اصلی برای اعطای تسهیلات، فعالیت اقتصادی تسهیلاتگیرنده در منطقه آزاد میباشد. اینکه اسناد ارائهشده جهت تنزیل در چه محلی صادر شده باشد، به هیچ عنوان شاخص اعطاء یا عدم اعطای تسهیلات نمیباشد. علیهذا ملاک عمل ، محل فعالیت گیرنده تسهیلات بوده و اگر در این راستا تخلفاتی از سوی بانکهای تنزیلکننده صورت گرفته باشد، نافی مسئولیت بانک صادرات ایران در صدور اسناد تعهدآور واهی نمیباشد. لذا اصلح آن بود که ایشان در تحلیل ارائه شده ضمن تکلیف ابلاغ ضوابط که وظیفه ذاتی این بانک است و اجرای صحیح ضوابط مذکور که وظیفه بدیهی بانکهای عامل است، قائل به تفکیک میشد.
7. در رابطه با فشار بیمورد توسط دستگاههای اجرایی و سایرین به بانکها، شایان ذکر است موضوع مذکور توسط آقای جهرمی کاملاً صحیح بوده و متأسفانه در شبکه بانکی کشور مسبوق به سابقه میباشد. بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران نیز بر این عقیده است که برخی امور در حیطه اختیار مدیرعامل و هیأت مدیره بانکها بوده و ایشان موظفند متناسب با اختیارات مکتسبه نسبت به تصمیمات متخذه پاسخگو باشند و مسئولیتهای مربوط به این موضوع را بپذیرند. نکته قابل توجه در این رابطه اینکه، موضوع عدم دخالت دستگاههای اجرایی و سایرین در امور داخلی و فرآیند تصمیمگیری بانکها به عنوان یک قاعده و اصل کلی در هر زمانی صادق است و با تغییر سمت افراد ، این موضوع تغییر نمیکند. در زمان تصدی جناب آقای جهرمی به عنوان وزیر وقت کار، در خصوص اعطای تسهیلات به بنگاههای اقتصادی زودبازده که نتایج تحمیل آن بر اقتصاد و شبکه بانکی کشور در حوصله این مقال نیست ، قاعده موصوف به وضوح نقض شد؛ تا جایی فشارها بر شبکه بانکی کشور چنان ادامه یافت که منجر به مجادله بین ایشان و شبکه بانکی در محافل خبری و رسانهها گردید. حال جالب است که این اصل با تغییر سمت آقای جهرمی تغییر مییابد و وی که از مخالفین سرسخت این اصل بودهاند، هماکنون پرچمدار دفاع از این اصل می شوند.
8. در حوزه عملیاتی چنانچه نظر آقای جهرمی مطابق واقع در نظر گرفته شود، این ابهام در اذهان شکل میگیرد که در مدت تصدی ایشان در بالاترین سمت اجرایی بانک صادرات ایران، تا چه اندازه ایشان این افراد را با نیروهای لایق و واجد صلاحیت جایگزین نمودند؟ قطعاً ایشان مطلع هستند که یکی از ارکان مهم سیستم کنترل داخلی بکارگیری کارکنان امین و دارای صلاحیت حرفهای و تخصصی در سطوح مختلف است. اگر وی در این راستا توفیقی حاصل مینمودند، به احتمال بسیار زیاد هماکنون شبکه بانکی کشور شاهد چنین سوءاستفادهای بزرگ نبود.
9. درقسمتی دیگر از نامه، به تذکرات کارشناسان بانکها به بانک مرکزی در جلسات ماهانه کمیسیون بانکی کشور و عدم پاسخ بانک مرکزی به مکاتبات مربوط به این تذکرات اشاره شده است. در این ارتباط چند مطلب قابل ذکر است: اول؛ همانگونه که فوقاً اشاره گردید، بروز سوء استفاده اخیر در شبکه بانکی کشور ناشی از نادیده گرفتن ضوابط توسط بانکها و در رأس آنها بانک صادرات ایران میباشد و به استناد موارد مشروحه، ضعف مقرراتی در این رابطه موضوعیت ندارد، دوم؛ با فرض محال وجود ضعف و خلاء در مقررات اعتبار اسنادی داخلی ـ ریالی، بانک صادرات ایران با علم به این ضعفها و بهطور آگاهانه اقدام به گشایش اعتبار اسنادی داخلی ـ ریالی نموده است. این بدان معناست که بانک صادرات ایران که مسبب و آغازگر سوء استفاده اخیر در شبکه بانکی کشور بوده است، خود در ردیف اول اتهام قرار دارد، سوم؛ طرح ادعای کلی مبنی بر مکاتبه با بانک مرکزی و عدم ارائه پاسخ از طرف این بانک، به معنای جریانسازی مدیرعامل محترم سابق بانک صادرات ایران علیه بانک مرکزی است.
شایسته است جناب آقای جهرمی که چند سال وزیر کار و امور اجتماعی بودند و چند سال هم به عنوان بالاترین مقام اجرایی بانک صادرات ایران فعالیت مینمودند، بهطور مستند ادعاهای خود را مطرح و دقیقاً به نامههای ارسالی به بانک مرکزی اشاره نمایند و به مصداق البینه علی المدعی جناب جهرمی سند ارائه نمایند چه در غیر این صورت این بانک هم مدعی است که دهها تذکر به شخص آقای جهرمی داده که ایشان ترتیب اثر نداده است. بدیهی است در غیر این صورت این بانک، حق اقدام قانونی علیه مشارالیه را برای خود محفوظ میداند چرا که عدم ذکر دقیق شماره و تاریخ مکاتبه با بانک مرکزی زمینهساز ادعای جعلی دیگری علیه این بانک و هدایت اذهان عمومی به سمت و سوی ادعاهای واهی مطروحه است.
در پایان شایان ذکر است؛ ارائه پیشنهادهای اصلاحی از سوی مدیرعامل سابق یک بانک متخلف و ظاهر شدن وی به عنوان یک «منجی» هم شنیدنی و تأمل برانگیز است و هم مفهوم علاج بیماری پس از مرگ را در ذهن متبادر میکند. در مدت تصدی جناب آقای جهرمی به عنوان مدیرعامل بانک صادرات ایران و عضو شورای پول و اعتبار، این فرصت برای ایشان فراهم بود تا توصیههای خود را در واحدهای زیرمجموعه اجرایی و یا در شورای پول و اعتبار مطرح نمایند. در حال حاضر شایسته است، ایشان بهجای تشویش اذهان عمومی، نگاهی به کارنامه چندساله خود در مناصب یادشده انداحته و نسبت به ریشههای سوء استفاده اخیر آگاهانه، صحیح و از روی انصاف قضاوت نماید.»
عصر ایران20/8/1390
توی این روزهای بارانی اخیر منتظر تاکسی موندن واقعا خیلی سخته مخصوصا وقتی
راننده ها هم بی انصافی به خرج داده و از جابجایی مسافر به صورت عادی خودداری کنند.
این اتفاق برای ما رخ داد و راننده خط بی توجه به صف مسافران که منتظر
ماشین بودند کنار خیابون داد میزد : "
دربـــــــــــــــــست " .
نگاه معنی
دار و اعتراض های گاه و بی گاه مسافران هم راننده رو کلافه کرده بود و هم ما رو، به
خاطر همین من و یک خانم و دو آقای دیگه با همدیگه ماشین رو با کرایه 6000 تومن
دربست گرفتیم که برای هر مسافر نفری 1500 تومن میافتاد درحالی که کرایه خط فقط 550
تومن بود.
به هر ترتیب سوار تاکسی شدیم و راننده شروع کرد از مشکلات ماشین و
گیر نیومدن لاستیک و بنزین آزاد زدن صحبت کردن و ... .
کنار راننده مرد
جوانی نشسته بود که انگار از خیس شدن زیر بارون دل خوشی نداشت. وقتی سخنرانی راننده
درباره مشکلات بنیادی مملکت شروع شد خیلی سریع خودش رو وارد بحث کرد که بهتره ادامه
بحث رو به صورت یه گفتگوی دو طرفه دنبال کنیم :
راننده تاکسی : برادر خانمم
یه وام 6 میلیون تومنی میخواست بگیره مجبور شد ماشینش رو بذاره به
عنوان وثیقه.
بنده خدا الان خورده به مشکل دارند ماشینش رو مصادره می کنند. یه عده دزد دارند
میلیارد میلیارد اختلاس میکنند کسی هم خبردار نمیشه اون وقت این جوون رو ببین چجوری
سر می دوونند !
مسافر : نوش جونش!
راننده : (نگاه متعجب) نوش جون کی
؟
مسافر : نوش جون کسی که 3000 میلیاردتومن خورده!
راننده : (با لحن
عصبی آمیخته به تمسخر) نکنه اون بابا فامیل شما بوده ؟
مسافر : نه ! فامیل
من نبوده اما یکی بوده مثل همین مردم . مثل شما! مگه این یارو از مریخ اومده اختلاس
کرده ؟ یا اون مدیر بانک از اورانوس به ریاست رسیده بوده ؟
راننده : نه آقا
جان اونا از ما بهترون اند. من برای یک جفت لاستیک باید 3 روز برم تعاونی اون وقت
اون 3000 میلیارد تومن رو میخوره یه آبم روش !
مسافر : خب آقا جان راضی
نیستی نخر! لاستیک نخر ...
راننده : (با صدای بلند) چرا نامربوط میگی مرد
حسابی؟ مجبورم بخرم ! لاستیک نخرم پس چجوری با ماشین کار کنم ؟
مسافر : وقتی
شما که دستت به هیچ جا بند نیست و یه راننده عادی هستی وقتی میبینی بارندگی شده و
مسافر مجبوره زود برسه به مقصد میای ماشینی که باید تو خط کار کنه رو دربست میکنی
...
راننده پرید وسط حرف طرف که : آقا راضی نبودی سوار نمیشدی
!
مسافر : (با خونسردی) میبینی ؟ من الان دقیقا حال تو رو دارم. وقتی داشتی
لاستیک ماشین میخردی. مرد حسابی فکر کردی ما که الان سوار ماشین تو شدیم و 3 برابر
کرایه رو داریم میدیم راضی هستیم ؟ ما هم مجبوریم سوار شیم ! وقتی تو به عنوان یه
شهروند عادی اینجوری سواستفاده
میکنی از مدیر یه بانک که میلیاردها تومن سرمایه
زیر دستشه چه انتظاری داری ؟ اون هم یکی مثل تو در مقیاس بالاتر.
راننده
آچمز شده بود و سرش تو فرمون بود ...
مسافر که حالا کاملا دست بالا رو داشت
با خونسردی ادامه داد : دزدی دزدیه ... البته منظورم با شما نیستا ولی خداوکیلی
چنددرصد از مردم ما اون کاری که بهشون سپرده شده رو خوب انجام میدن که
انتظار
دارند یه مدیر بانک کارش رو خوب انجام بده ؟ منتهی وقتی اونا وجدان کاری ندارند کسی
بویی نمیبره اما گندکاری یه مدیر بانک رو همه میفهمند. برادر من تو خودت رو اصلاح
کن تا اون مدیر بانک جرات همچین خلافی رو نداشته باشه.
راننده که گوشاش تو
اون هوای سرد از شدت خجالت حسابی سرخ شده بود گفت : چی بگم والا !
من اولین
نفری بودم که تو مسیر باید پیاده میشدم و طبیعتا طبق قرار اجباری با راننده باید
1500 تومن
کرایه میدادم. وقتی خواستم پیاده شم یه اسکناس 2000 تومنی به راننده
دادم.
راننده گفت 50 تومنی دارید ؟ با تعجب گفتم بله دارم و دست کردم تو کیفم
و
یه سکه 50 تومنی به راننده دادم .
راننده هم یک اسکناس 1000 تومنی و یک
اسکناس 500 تومنی بهم برگردوند و گفت : به سلامت !
همونطور که با نگاهم
تاکسی رو که تو هوای بارونی مه آلود حرکت میکرد رو دنبال میکردم چترم رو
باز
کردم و پولا رو تو کیفم گذاشتم ... آروم شروع کردم به قدم زدن و با خودم فکر میکردم
یعنی من هم باید خودم رو اصلاح کنم ... .
همه کنار گود ایستاده ایم و می گوئیم
لنگش کن !
عصر ایران
LC مخفف LETTER OF CREDIT است و به اعتبار اسنادی ترجمه شده است. اعتبار اسنادی یک اصطلاح برای پرداخت است که عموماً در معاملات بینالمللی استفاده میشود. این اسناد به طور عمده در معاملات تجاری بینالمللی مهم استفاده می شود زمانیکه عرضه کننده در یک کشور و مصرف کننده در کشور دیگری است. به عبارت سادهتر اعتبار اسنادی تعهد بانک خریدار برای پرداخت مبلغ کالاهایی است که فروخته شده است. .
عقیده ی غالب در معاملات تجاری بینالمللی آن است که ریسک را از خریدار واقعی به بانک منتقل کنند
اعتبار اسنادی از نظر لغوی یک سند است که معامله ای بین خریدار و فروشنده را توصیف میکند. این سند توسط خریدار به فروشنده پیشنهاد می شود. این مکانیزم به خریدار اجازه میدهد تا تواناییاش را برای پرداخت کالاهای خریداری شده محقق می سازد و همین طور فروشنده مطمئن گرداند که صورت حساب کالاهایش پرداخت خواهد شد.
یک ال سی تجاری سند است که غالبا توسط موسسات مالی صادر می شود، و به طور عمده در امور پولی تجارت مورد استفاده قرار می گیرد. ال سی در واقع تعهدی غیر قابل فسخ برای پرداخت مقداری پول است. ال سی در تجارت بینالملل، برای معاملات بین فروشنده از یک کشور و خریدار از کشوری دیگر اهمیت فراوانی دارد. طرفین سند ال سی شامل این افراد می شود:
*یک شخص ذینفع (مثلا فروشنده)، که قرار است پول را دریافت کند.
*بانک صادرکننده، که شخص خریدار مشتری آن است.
*بانک ابلاغ کننده که شخص ذینفع مشتری آن است.
بدلیل ماهیت معاملات بین المللی که شامل عواملی همچون مسافت و تفاوت قوانین کشورهاو ...، اعتبارات اسنادی یک جنبه بسیار مهم در تجارت بین المللی شده است
در یک نگاه اعتبار اسنادی تعهدی از بانک است که به خریدار و فروشنده داده می شود. تعهد می شود که میزان پرداختی خریدار به فروشنده بموقع و با مبلغ صحیح به دست فروشنده خواهد رسید. هرگاه که خریدار قادر به پرداخت مبلغ خرید نباشد، بانک موظف است باقیمانده یا تمام مبلغ خرید را بپردازد.اعتبارات اسنادی اغلب در معاملات بین المللی به منظور اطمینان از دریافت مبالغ پرداختی مورد استفاده قرار می گیرد. بدلیل ماهیت معاملات بین المللی که شامل عواملی همچون مسافت و تفاوت قوانین کشورهاو ...، اعتبارات اسنادی یک جنبه بسیار مهم در تجارت بین المللی شده است. بانک همچنین به نیابت از خریدار که نگهدارنده اعتبارات اسنادی است تا زمان در یافت تائیدیه که کالاهای خریداری شده حمل شده اند وجه را پرداخت نخواهد کرد.
مزایای اعتبارات اسنادی:
1- اطمینان فروشنده از اینکه پس از ارایه اسناد حمل وجه اعتبار را مطابق شرایط اعتبار از بانک کارگزار یا تایید کننده دریافت میکند.
2-امکان کنترل تاریخ حمل و تحویل نهایی کالا.
3-تحصیل اسناد حمل مطابق با مفاد موافقت اولیه تحت شرایط قرارداد میان طرفین
4-اطمینان از اینکه پرداخت وجه اعتبار به فروشنده فقط بعد از انتقال و فک مالکیت کالا از وی صورت میگیرد .
5-امکان کسب تسهیلات بیشتر برای فروشنده در مقابل اعتبار گشایش یافته برای تهیه کالای سفارش شده
6- تعهد بانک برای پرداخت بها در معاملات بجای فرد فروشنده
برای ال. سی می توان انواع و کارکردهای مختلفی برشمرد. اما آن چه در این نوشتار می گنجد تعریف کلی ال. سی و بررسی توقف (موقت) صدور آن است. شاید علت اساسی توقف صدور مجدد ال. سی داخلی در اختلاس رخ داده، باشد.
گروه «امیر منصور آریا» در شگرد منحصر به فرد خودشان توانستند از یک شعبه بانک صادرات در استان خوزستان، قریب به 130 مورد اعتبار اسنادی ریالی دریافت کنند، بدون آنکه صلاحیت آن را داشته باشند. به این معنا که در بیشتر مواقع به میزان مورد نیاز برای اعتبار اسنادی صادر شده، نه نقدینگی در حساب بانکی خود داشت و نه به ازای دریافت اسناد، وثیقه متناسب ارایه کرده است. نکته ظریف نیز در ریالی بودن اعتبارات گشایش شده برای این گروه است. اول اینکه در روال بانکداری ایران، اعتبار اسنادی ریالی نسبت به نوع ارزی، کمتر مورد حساسیت است و کمتر شامل بازرسی و نظارت می شود دوم آنکه گروه «امیر منصور آریا» با توجه به شرکت ها و کارخانجات متعدد خود، در بیشتر موارد توانسته اعتباراتی را گشایش کند که هم خریدار و هم فروشنده آن از زیر مجموعه این گروه بودند. در نتیجه اختفا و نهان نگه داشتن اعتبار غیر متعارف اسنادی گشایش شده را ممکن می کرد. البته برای مخفی ماندن کامل چیستی این اسناد، لازم به همکاری یک بانک بود.