این شرحهجرانحسین فرزندزهرا ست
این آیة درد و فراق آل طاها است
این دفتر ماه محرم ماه خون است
یاد آور کرببلای لاله گون است
اینلوح زرینشهیدان خداییاست
خون نامةگلهای سرخ کربلاییاست
درهای اندوه وفغان را می گشایم
دربحرغم بااشکدلخون میسرایم
از دفتر غم آیة پرواز خوانم
سرفصلی از خونابةدل باز خوانم
از برگ برگ خاطرات کربلایی
یادی کنم زان شیر مردان خدایی
آنانکه ازآغوش شادیهابریدند
تا بانگ هل من ناصر مولاشنیدند
آنانکه دردریای خون آرام گشتند
از هستی وازجان ومال خودگذشتند
آن لالههای پرپر افتاده در خاک
گشتهگریبان فلکاز داغشانچاک
آن روز درکرببلا محشر بپا بود
راسپرازخونحسین برنیزهها بود
آن روز صحرای بلا ازخون ثمردید
هفتاد و دو پاکیزهپیکر رابه بر دید
آن روز اسلام از خموشیهابرون شد
طاغوت ظاهرفاتح ازخجلت نگون شد
کرببلا منزلگه وماوای عشق است
کرببلا دریای ناپیدای عشق است
کرببلا داغ هزاران داغدیده
فریاد مظلومیت ایمان شنیده
کرببلا از خون پاکان جان گرفته
هفتاد و دو مظلوم در دامان گرفته
کرببلا ای آیت صبر و شهامت
ای باغبان زخمی باغ شهادت
دیدی علیاصغرچنانشدپرپرازدرد
دیدی عطشبرجسم بیجانشچهآورد
دیدیکهمولاییم حسین لبتشنهجانداد
دیدی سکوت آشیان رفته بر باد
دیدی شقایقهای پرپر در بیابان
دیدی بهخاکوخونتپیده سرومردان
آیا نوای بینوایی را شنیدی
آیا سر پاکی به روی نیزه دیدی
ان روز دیدی آسمان خون گریه می کرد
از هجرت سالار دین چون گریه می کرد
آن روز روز هجرت خون خدا بود
راس پر از خون حسین بر نیزهها بود